خبرگزاری فارس: کشف 40 کیلوگرم مواد مخدر در نورآباد، کشف جسد در اطراف شیراز، دستگیری سارقان به عنف در شیراز و ... اهم اخبار حوادث استان فارس در 24 ساعت گذشته است.
همکار محترم جناب آقای رحیم احمدی مصیبت وارده را به شما تسلیت و برای شما وخانواده محترم آرزوی سعادت می کنم
ادامه مطلب ...ساعت دوازده و نیم امروز پنج شنبه۱۴.۰۶.۱۳۸۷ در کیلومتر 5 جاده شیراز - نورآباد سه راهی شهرک گچگران سه دستگاه سواری پراید به هم برخورد کردند که حال مجروحین این حادثه به گفته ی شاهدان عینی وخیم گزارش شده است. در این حادثه حدودا نیم ساعتی محور شیراز - نورآباد بسته شدو ترافیک سنگینی در این محور بوجود آمد که البته علت بیشتر بسته شدن این محور انحراف به چپ رانند گان سواری ها بود که با تلاش ما موران نیروی انتظامی پلیس و آتشنشانی جاده باز گشایی و عبور و مرور از سر گرفته شد .
.انتهای خبر
خبرگزاری فارس: روابط عمومی جمعیت هلال احمر استان فارس اعلام کرد: در پی بارندگی شدید و جاری شدن سیل، امدادگران این جمعیت در شهرستانهای شیراز و کازرون به کمک سیلزدگان شتافتند.
ادامه مطلب ...
29 نفر از قاچاقچیان مواد مخدر و اشرار معروف بامداد امروز - یکشنبه - در زندان اوین به دار مجازات آویخته شدند . | |
واحد مرکزی خبر : این مجرمان با تشکیل باندهای مسلحانه ، هزاران کیلوگرم انواع مواد مخدر را در سطح گسترده داخلی و بین المللی قاچاق می کردند . تعدادی ازاین افراد نیز به جرایم تجاوز به عنف ، قتل همراه با آزار و شکنجه ، سرقت مسلحانه و مشارکت در باندهای قاچاق مواد مخدر ، ایراد ضرب و جرح عمدی با سلاح سرد و گرم از جمله قمه ، چاقو ، میله آهنی ، خفه کردن افراد با سیم ، دفن کردن جسد مقتول در بیابان و سلب امنیت و آسایش عمومی به مجازات قصاص نفس محکوم شدند . اعدام شدگان مرتکب جرایم متعدد کیفری و شرارت های فراوان بودند و در پرونده آنان شکایت های متعددی مطرح شده بود که تعداد شاکیان برخی از آنان به 50 نفر می رسید. هر یک از این مجرمان پس از رسیدگی به پرونده ، صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست از سوی دادسرای عمومی و انقلاب تهران و پس از اعلام رای نهایی دادگاه انقلاب اسلامی تهران و تایید مراجع عالی قضایی به اعدام محکوم شدند. حکم مجازات 29 شرور ساعت پنج و 10 دقیقه بامداد امروز در محوطه زندان اوین اجرا شد. بر اساس اعلام دادستانی تهران ، اسامی ، موارد ارتکابی و جرایم تعدادی از قاچاقچیان و اشرار سابقه دار اعدام شده به این شرح است : علی رضا چوبداری فرد به جرم قتل عمد ، شرارت ، سرقت مسلحانه مقرون به آزار ، ایراد ضرب و جرح عمدی ، اخلال در نظم و آسایش عمومی . عبد الرضا شه بخش به جرم نگهداری بیش از یکهزار و 505 کیلوگرم تریاک و 176 کیلوگرم هروئین و مرفین و فروش 158 کیلوگرم تریاک . شیرآقا تاجیک به جرم قتل عمد با ضربات متعدد چاقو ، تجاوز به عنف و شرارت . محمد خالق دادی به جرم شرارت ، مشارکت در حمل و نگهداری چهار کیلوگرم هروئین ، دارای سابقه کیفری در امر حمل مواد مخدر. سهراب کمال زهی عضو موثر در کاروان مسلح قاچاق مواد مخدر و نقل و انتقال هزاران کیلوگرم تریاک و مرفین و شرارت. علی روشیان به جرم حمل و نگهداری چهارو نیم کیلوگرم هروئین و چهار کیلوگرم تریاک و شرارت. مرتضی چهاردوولی به جرم اخلال در نظم عمومی ، شرب خمر ، نگهداری و توزیع مواد مخدر در سطح گسترده. اسداله نقدی پری نیز به جرم نگهداری سلاح جنگی ، شرارت ، شرکت در نزاع و ایراد ضرب و جرح عمدی ، سابقه های متعدد محکومیت کیفری و نگهداری و فروش بیش از یک کیلوگرم هروئین و تریاک. حسین میرزایی به جرم شرکت در باند قاچاقچیان حرفه ای مواد مخدر و نگهداری بیش از هشت کیلوگرم انواع مواد مخدر از جمله هروئین ، کوکائین و تریاک. بقیه افراد اعدامی نیز با داشتن جرایم مشابهی به چوبه اعدام سپرده شدند . دادستانی تهران در این اطلاعیه همچنین تاکید کرد، به منظور ریشه کن کردن جرایم سازمان یافته و باندی و برخورد قاطع با اخلال گران امنیت و آسایش عمومی و سوداگران مرگ و توزیع کنندگان مواد مخدر در اجرای رسالت ذاتی خود از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهد کرد و با مجرمان به شدت برخورد خواهد کرد |
درگذشت هنر مند بزرگ خسرو شکیبایی را به خانواده ی آن مرحوم وهمچنین به جامعه ی هنرمند ایرانیان تسلیت می گوییم(مدیر روزنامه ی اینترنتی شهرستان ممسنی ) |
نامه کیانیان به شکیبایی رضا کیانیان در نامهای خطاب به خسرو شکیبایی نوشته است: هنوز سینمای ایران کلی با تو کار داشت. این بازیگر سینما و تئاتر ایران در پی درگذشت خسرو شکیبایی در نوشتاری که در اختیار بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران ، قرار داده، آورده است: «سلام خسرو جان بیخبر گذاشتی و رفتی. بدون خداحافظی! دو هفته پیش هم که آخرین جایزهات رو گرفتی، روی صحنه لام تا کام حرف نزدی. از گوشه صحنه اومدی بالا و آروم جایزهات را گرفتی؛ برای سی سال حضور پرشور و شوقت در سینمایی که این روزها چندان شور و شوقی در آن نیست. فقط لبخند زدی و رفتی پایین و لای جمعیت گم شدی. خوب اگه قرار بود بری و پشت سرت رو هم نگاه نکنی، چند کلمهای برای ما که پشت سرت بودیم، حرف میزدی! یادمه وقتی آمدی رو صحنه، حالت خوب بود. آخه یکی دو بار دیگه که این اواخر روی صحنه اومدی و دیدمت، حالت زیاد خوب نبود. ولی این دفعه، همه خوشحال شدیم. فقط نمیدونستیم داری میری. نمیدونم خودت میدونستی یا نه. میگن آدمای خوب قبل از رفتن، حالشون خیلی خوب میشه؛ چون دارن میرن یه جای خوب. ما از کجا باید میفهمیدیم که این حال خوب نشانهی چیه؟ همیشه بعد از اینکه اتفاق میافته، میفهمیم. ولی فکر کنم خودت میدونستی؛ چون هیچی نگفتی و اونجوری فقط لبخند زدی. شاید داشتی خداحافظی میکردی و ما نمیفهمیدیم. ولی چه خداحافظی باشکوهی! خیلیها آرزو دارن در اوج خداحافظی کنن؛ اما نمیتونن. شاید هم اون لبخند همین معنا رو داشت. شاید اگر حرف میزدی، همهی خداحافظیات میشد همون چند تا کلمه؛ ولی چون همیشه شاعر بودی، فقط مهربان و با سپاس نگاه کردی و لبخند زدی. حالا که فکر میکنم، میفهمم اینجوری بیشتر حرف زدی. من هی باید از تو یاد بگیرم. یادته سالها پیش وقتی از مشهد به تهران آمدم، تو روی صحنههای تئاتر میدرخشیدی. من کلی دویدم تا روی صحنه بیام و دیده بشم. بعدها هم که تو روی پرده سینماها میدرخشیدی، باز هم من کلی دویدم تا روی پرده بیام و دیده بشم. یادته من اولین فیلمم رو که بازی کردم، تو «هامون» بودی. من یادمه که در فیلم «کیمیا»، دست منو میگرفتی. کلی حال میدادی که رو بیام و دیده بشم. بعد هم فقط یک بار دیگه شانس داشتم در کنار تو بازی کنم؛ تو فیلم «درد مشترک»، چه بامسما. ارتباط من با تو، مثل کوهنوردها با کوههاست. هر قلهای رو که فتح میکنن، میبینن پشتش یه قلهی بلندتر هست. من هرچی میدوم، تو یه قدم جلوتری؛ مثل الآن. جلوتری دیگه عموجون. رفتی اونور. نمیدونم چقدر دیگه باید بدوم تا به اونور برسم، تازه نمیدونم در چه وضعیتی میام اونور. پس از اونور یه دعایی برای من بکن. میگن دعای اونوریها برای اینوریها زودتر مستجاب میشه. اینجوری که تو رفتی، کلی «خدابیامرزی» و «یادش بخیر» و «حالهای خوب» و «یادهای خوب» و .. بدرقهی راهته. من که شاهدم، خودتم اگه حالشو داشته باشی، یه نگاهی به اینور بندازی میبینی. دست پر رفتی دیگه. میبینی چقدر از من جلوتری! کلی باید بدوم تا موقع رفتن دستم پر باشه. البته جات پیش ما خالیه. هنوز سینمای ایران کلی با تو کار داشت. ولی خوب مثل به دنیا آمدنه دیگه. موقعش که برسه، باید متولد بشیم. ما یه تولد رو دیدیم؛ تو دو تا؛ تولدت مبارک. میدونم اونجا کلی از بر و بچههای سینما و تئاتر اومدن پیشوازت. حتما کلی هم تدارک دیدن. ما که اون دنیا به بازیگریمون ادامه میدیم. اونجا هم حتما نمایش هست. اونوریهام حتما به سرگرمی احتیاج دارن. پس اونجا بیکار نمیمونیم. وقتی مردم رو سرگرم میکنیم و حالشون خوب میشه. یه خدابیامرزی به ما و پدر و مادرمون میگن دیگه. وقتی مردم تو خیابون تو رو میدیدند و بیاختیار لبخند میزدند، خودش خدابیامرزیه دیگه. وقتی مردم میفهمن که تو رفتی و دیگه میون ما نیستی، گریه میکنن و جاتو خالی میکنن، خدابیامورزیه دیگه. میبینی خدا چه لطفی به تو داشته که این موقعیت و جایگاه رو بهت داده. پس اونطرف هم حتما تحویلت میگیره و میبردت روی صحنهها و پردههای اونجا، که بازم مردم اونور ببیننت و حالشون بهتر بشه و خدابیامرزی ادامه داشته باشه. به امید دیدار» رضا کیانیان
|
منبع خبر : الف - http://www.alef.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=29568&Itemid=85
این مرد آمریکایی به نام توماس بیتی که 34 سال دارد، ابتدا دختر بدنیا آمد اما پس از مدتی بدلیل ناهماهنگیهای جسمی تحت جراحی تغییر جنسیت قرار گرفته و مرد شد.
پس از آن بیتی تصمیم به ازدواج گرفت. وی قانونا مرد است اما پزشکان اعضای تولید مثلی زنانه را پس از جراحی سینه، در بدن او نگه داشتند.
پس از ازدواج همسر بیتی بچه دار نمیشد در نتیجه بیتی تصمیم گرفت خود این مسوولیت را برعهده بگیرد و مادر شود.
او هم اکنون در بیمارستانی در اورگون، دختری به دنیا آورده و حال هر دوی آنها خوب است.
بیتی با اسپرم یک اهدا کننده ناشناس باردار شده به گفته پزشکان در مرکز پزشکی سنت چارلز زایمان طبیعی انجام گرفت.
اما برخی از گزارشها اعلام کردند که وی تحت عمل سزارین قرار گرفته است.
بیتی وقتی خبر باردرای خود را اعلام کرد تیتر تمام روزنامهها و رسانههای جهان شد.
وی میگوید: وقتی تغییر جنسیت دادم تصمیم گرفتم اعضای تولید مثلی خود را بر ندارم چون میخواستم یک روز بچه به دنیا بیاورم.
او در سن 20 سالگی تصمیم گرفت که به طور قانونی تغییر جنسیت دهد و پنج سال بعد با نانسی همسرش ازدواج کرد.
پزشکان بیتی میگویند؛ نوزاد کاملا سالم است و به گفته آنها این بارداری کاملا طبیعی بوده است.