صبح زود از خواب بیدار شده بودم که برم نانوایی و نان گرم بگیرم برای صبحانه ، توی کوچه که داشتم می رفتم دختر همسایه  گفت ؟ اقای ... می خوای بری تاید بگیری ؟ گفتم نه ؟ می خوام نان بگیرم . دیگه نمی دونستم جریان از چه قراره ؟ اخه دوروز پیش من تاید چند تایی گرفته بودم به قیمت ۲۲۰ تومان طولی نکشید که توی کوچه دیدم همه از یک موضوع دارن حرف می زنند و اون اینکه تاید اصلا گیر نمیاد و شده دونه ای ۱۵۰۰تومان منم تعجب کردم البته زیاد هم تعجب آور نبود چون از این ماجراها زیاد دیده بودیم.یک شبه میلیاردر شدن همینه دیگه ؟اقصه <: گرونی نمک: و چای و هزاران اقلام دیگر شوکی بود که که به یکباره بر مردم تحمیل شد . می دونید چیه ؟ مسئله اینه که ما دیگه عادت کردیم به این کار . اقا دیگه نمک که مواد اولیه نداره کاری به انرژی هسته ای و امریکا نداره چرا گرون شده ؟ مگه در طول یک سال یک خانواده ی پر جمعیت چقد چایی- یا نمک-  مصرف می کنند؟ از تاید که بگذریم که مصرف روزانه و جدی هم دارد و لی خیلی از گرونی ها جای بحث داره ........القصه منتظریم ببینیم عاقبت ما به کجاها می کشد.به نظر میرسد که دیگه اصل قیمتها از دست همه خارج شده و کسی هم خبر دار نیست  و یا اگر هم هست کاری از دستش بر نمیآید .... دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ......)(فکر نان کن که خربزه آب است آقا .....