تا چند مدت پیش فکر می کردم که فقط در شهر نورآباد ما شلوغی و مشکلات مربوط به صفهای طویل بانکها و نانوایی ها و ............... را داریم اما این گزارش هم گویای مشکلات ریشه ای تر در ایران هست
عکس زیر مربوط به توزیع غذای نذری نیست. اینها کنکوریها و خانوادههایشان هستند که یکی دو روز مانده به کنکور باید از آرامترین شرایط فکری و روحی برخوردار باشند، اما چون فرهنگ توزیع صحیح کارت و غیر کارت و نیز نحوه در صف ایستادن در کشور ما تعریف و تفهیم نشده، آنها مجبورند روز خود را چنین بگذرانند.
...رفتارهای نادرست اجتماعی ما دهها و................
>>>شاید صدها جلوه دارد (همچنان که دهها ریشه دارد) ولی بیشتر آنان اساسا و یا به سادگی به تصویر کشیدنی نیستند. اگر فرضا روحیه کم کاری در جامعهای حاکم باشد چگونه میتوان آن را به تصویر کشید؟
....تشکیل صف در همه دنیا امری طبیعی است، اما ایستادن در صف در کشور ما با نوعی کلافگی و گاهی اضطراب همراه است. هر جا که در ایران صفی تشکیل میشود، از جمله برای عابربانکها، این نوع مجال ندادن و فضا ندادن به دیگری مشهود است. البته در مورد عابر بانک، چون پای رمز شخصی در میان است سی چهل سانتی متر فاصله از فردی که مشغول کار با دستگاه است مراعات میشود:
فاصلهای که ما معمولا از نفری که مشغول کار با عابر بانک است میگیریم با فاصله ای که فرد دوچرخه سوار در تصویر زیر از کسی که نوبت اوست گرفته است (البته در خارج از کشور) مقایسه کنید. در کدامیک صبر و حوصله و طمأنینه به جامعه بیشتر تزریق شده و به تعلیمات اسلامی نزدیکتر است؟
این رفتار آنان منحصر به صف عابربانک نیست. در هر جا که صفی تشکیل میشود، اداره پست، بانک، فرودگاه، ادارات دولتی و غیر دولتی، شرکتها، فروشگاهها، پای صندوق و... همه باید از کسی که کارش در حال انجام است فاصله بگیرند. اولین وظیفه منتظران در صف فاصله گرفتن از متصدی است. در آنجا اجازه نمیدهند که افراد از محل مشخص شده (عکس زیر)، به میز متصدی نزدیکتر شوند به خیال اینکه کارشان زودتر (و در واقع دیرتر) راه بیفتد. حتی پس از خالی شدن پیشخوان، فرد منتظر میماند تا با اشاره کارمند یا متصدی به سمت پیشخوان برود زیرا کارمند چند ثانیهای فرصت میخواهد تا مدارک نفر قبلی را در محل تعبیه شده قرار دهد و در نتیجه کمتر برگهای گم میشود.
با همین تمهید ساده، دیگر هر کس وارد میشود نمیپرسد ته صف کجاست؛ دیگر چند نفر همزمان با کارمند یا متصدی صحبت نمیکنند تا پس از هشت ساعت کار، اعصابی برایش باقی نماند؛ دیگر بر سر نوبت دعوا نمیشود که یکی بگوید من زودتر آمدم و دیگری بگوید من.
در ایران در ایامی که ادارات چندان شلوغ نیست هر روز مناظری از این دست (عکس زیر) میبینیم. غیر از اینکه «فاصله با متصدی» رعایت نمیشود «فاصله میان افراد در صف» هم رعایت نمیشود. افراد حتی نیم متر هم از هم فاصله نمیگیرند. چون در صفهای ما این فواصل رعایت نمیشود، کارمندان زحمتکش ما حق دارند به جای «رسیدگی به کار مردم»، از اصطلاح «سر و کله زدن با مردم» استفاده کنند.
وقتی مردم چنین در صف میایستند اگر از بانک بخواهی پولی بگیری چندین نفر در اطراف، از مقدار پول همراه شما آگاه میشوند از جمله برادر سارقی که با یک تماس، به دوستش که در خارج بانک منتظر است، اطلاع میدهد که چه کسی با پول کلان از بانک خارج شده است. چه بسیار حقوق بگیرانی که که حقوق چندماهه یا یک ساله خود را به همین شیوه از دست دادهاند یا کارکنان شریف یک بانک که به خاطر مفقود شدن تعدادی چک پول که معلوم نیست در این شلوغ بازار چه کسی از روی پیشخوان برداشته، سر از اداره آگاهی در آورده اند. اساسا این نحو صف ایستادن در کشوری خوب است که تجسس در کار دیگری از علائق مردم آن باشد نه مردم بزرگوار ایران که پیرو قرآنی هستند که در آن صریحا از تجسس در امور دیگران نهی شده است.
البته اخیرا در برخی بانکها شماره میدهند که شیوه جایگزین مناسبی است؛ ولی بحث ما درباره همه صفهاست.
....آنچه درباره صف در خارج از کشور گفته شد البته گاهی توسط خودشان نقض میشود مخصوصا اگر پای طمع به میان آید. این صف طویل که در جلوی یک عابر بانک در انگلیس تشکیل شده و در آن رعایت فاصله از نفر اول هم نشده است به خاطر خراب بودن عابربانکهای دیگر نیست، به دلیل درست کار کردن آنهاست! هجوم مردم به این عابربانک به سبب این بوده که به دلیل نقص فنی به مشتریان دو برابر پول تحویل میداده است. به دلیل حساسیت مردم ما به حلال و حرام میتوان حدس زد که در مورد مشابه چنین صفی در کشور ما تشکیل نمیشود.
به نظر میرسد تعداد جمعیت نالان از رفتار اجتماعی خودمان رو به فزونی است. مردم اگر ارادهای برای اصلاح رفتار اجتماعی در کشور ببینند با ظرفیت فرهنگی عظیم خود، غیرتمندانه به میدان خواهند آمد...
تا کی جوان ایرانی باید حسرت نظم و انضباط اجتماعی در برخی کشورهای غربی و غیر غربی را بخورد؟ وقتی برخی جوانان کم اطلاع از منابع اسلامی، جذب نظم ظاهری در فرهنگ بیگانگان شدند، آن فرهنگ فقط نظم را به آنان تزریق نمیکند، بلکه تا هویت اسلامی و ایرانی اش را نگیرد از پای نمینشیند.
جامعه ما سخت به تزریق فرهنگ صبر و حوصله نیاز دارد. مانند هر امر اجتماعی دیگر، ریشههای کم حوصلگی در رفتار اجتماعی ما ـ که قطعا نباید با ساده انگاری و «کم حوصلگی» فورا آن را به مسائل اقتصادی ربط داد ـ باید شناسایی شود. اما آنچه در وهله اول باید انجام شود تمرین حوصله کردن است و به گمان من، ترویج فرهنگ درست ایستادن در صف از بهترین راههای ترویج این فرهنگ است.
کافی است در فاصله دو متری هر پیشخوان ـ از محل پرداخت قبض صندوق گرفته تا باجه اطلاعات فرودگاه، و از اداره پست گرفته تا اداره وظیفه عمومی و باجههای فروش بلیط در ورزشگاهها ـ تابلوی «لطفا پشت خط منتظر بمانید» قرار داده شده و نیز خطی کشیده شود و مراجعان در پشت آن منتظر مانده، به پیشخوانها نچسبند. آیا برای عملی شدن این امر ساده که به آرامش روانی جامعه کمک شایانی میکند و بودجهای هم نمیخواهد باید چند سال منتظر ماند؟